ماهِ من
عــــــــــــاشق شـــــــــــدم با یک نگاهی /غــــــــافل از اینکه می کشد به تباهی ایــــــــــن کلمه ی سحر آمیز بنام عشق /مــــی رود تا مـــــــــــرز جنون سیاهی
دلم احساس غم دارد در این انبــــــــــــــــوه ویرانـــــــــــــــــــــــی کمی تا قسمتی ابری و شاید بـــــــــاز بارانــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی
یک لحظه طول میکشه تا از یکی خوشت بیاد و شاید یک دقیقه طول بکشه تا با یکی سر حرف رو وا کنی، یک ساعت طول میکشه تا یکی رو دوست د اشته باشی،یک روز طول میکشه تا دلت برای یکی تنگ بشه، یک هفته طول میکشه تا به یکی عادت کنی، و حتی کمتر از یک ماه طول میکشه تا عاشق کسی بشی، اما یک عمر طول میکشه تا فراموشش کنی اگر ماه شب را فراموش کند اگر خورشید روز را فراموش کند اگر ماهی آب را فراموش کند اگر مادری فرزندش را فراموش کند من هرگز تورا فراموش نمیکنم
age moj midoonest sahel hich vaght dastesho nemigire enghadr baraye residan be sahel nafas nafas nemizad
وقتی عاشق میشیم تلاش میکنیم چاردیواری آدما رو بشکنیم بریم تو. یادمون میره، چیزی که عاشقش شدیم همون چهارتا دیوار بوده، نه آدم توش( اینجا برای تبلغات شما خوبه ؟ یزودی)
می دونستی اشک گاهی از لبخند با ارزش تره؟ چون لبخند رو به هر کسی می تونی هدیه کنی اما اشک رو فقط برای کسی می ریزی که نمی خوای از دستش بدی
شب اومدو باز اومدی تو شهر دل قدم زدی ترانه عاشقی رو تو اومدی رقم زدی باز اومدی شب دراز، لحظه شدو ثانیه شد بازم سحر سر رسیدو تو شعر شب قافیه شد یادش بخیر قصه ما قصه آشنایی بود غریب ترین واژه ها برای ما جدایی بود اما چی شد؟ غصه اومد دووم قصه روگرفت غصه اومد خیمه زدو تموم قصه روگرفت یه روز سفیر غم رسید، تو اون همه ماها رودید
پاییز!چشم باز کن و مرا ببین دیدی رفت و من تنها شدم! دیدی با رفتنش آسمان آبی ام را با خودش برد! حال من پشت یک انتظار سرخ و کشنده? کنار دشت لاله های وحشی نشسته ام و برای دوباره دیدنش دعا میکنم.
دیدی ستاره شد و رفت! دیدی من سواره تاب بیقراری? چشم هایم را به آسمان پر ستاره دوخته ام و لالایی دلتنگی می خوانم! پاییز!مرا ببین! بی بهانه رفت و من را ویران کرد! پاییز تو بگو من پاییزی ام یا تو
نظر یادتووووووووووووووووووون نرهههههههههههههههههههههه